
[ad_1]
توسط Sumit Paul
“چیزهای بیشتری با دعا ساخته می شود از آنچه این دنیا آرزو دارد.” – آلفرد تنیسون
در این مواقع ناخوشایند که زندگی در پرتگاه است و چنان بی خطر است که هر لحظه ممکن است هر اتفاقی بیفتد ، بشر محاصره شده به خدا متوسل می شود و متوسل به دعاهای پرشور می شود. تعداد انگشت شماری از ملحدان هاردکور ممکن است در این باره بد گویی کنند. اما سالها پیش یادم میآمد که ، “دعا هیچ ارتباطی با خداپرستی یا الحاد ندارد. حتی فراتر از معنویت است. یک نماز ، مانند اخلاق جهانی ، غیر خداباوری است. این یک حرکت تشکرآمیز است ، لزوماً متوجه شخص یا هر چیز خاص یا باطنی نیست. ‘ فریدالدین عطار ، شاعر صوفی پارسی دعایی خواند: ‘Nisdaa’boon khud-shafi’ – گفتگوی خود تمیز شونده.
نماز به عنوان معامله معنی ندارد ، اما نماز به عنوان ارتباطی با آگاهی درونی عمق دارد. این مانند پیشنهاد خودکار است ، و روحیه فرد را افزایش می دهد تا از ریزه کاری به حوزه دانش برسد.
نماز شکرگذاری برای وجود فرد است: “Apne vajood ka mamnoon hoon؛ Shukriya kahta hoon، log dua samajhte hain ‘- من از وجود خودم ممنونم. من تشکر می کنم ، که اغلب به عنوان یک نماز اشتباه گرفته می شود. ‘ یک زندگی بی شکر ارزش زیستن را ندارد. این یک احساس طبیعی قدردانی است که به ما کمک می کند زندگی را با درجه خاصی از هدف و جهت زندگی کنیم. در اینجا نقش یک نماز ظاهر می شود. این یک کاتالیزور و تصدیق قدردانی کلی ما است که می تواند برای هیچ کس هدایت شود یا خطاب قرار گیرد. یک دعا در واقع “shabd-virahit، shabdaateet arghyam vadanti” است – بی کلام یا فراتر از کلمات. ما دعاها را به درخواست های متنی منتقل کردیم و به آنها رنگ و بوی مذهبی دادیم تا به نظر آنها خداباورانه یا مذهبی به نظر برسد. یک دعای واقعی فاقد کلام شاداب و هرگونه اعمال معنوی و لحنی است.
از نظر معنوی ، تمام زندگی یک فرد یک دعا است و باید باشد. مارتین لوتر کینگ جونیور ، فعال حقوق مدنی آمریکایی اغلب می گفت ، “وجود من دعای خداست. این یک پیشکش مسیحی است. “
کلمه “نماز” ممکن است از کلمه باستانی یونانی ، “praiyster” یا لاتین قرون وسطایی ، “precaria” ، یک دادخواست منشأ گرفته باشد. این به معنای ادغام در یک روح بزرگتر ، بالاتر یا جهانی بود.
وقتی شخص دعا می کند ، عمیقا در اقیانوس آگاهی غوطه ور می شود. به نقل از یک شاعر اردو ، “Khud-ba-khud haath uthe، khud-ba-khud kaaynaat mein hal hota gaya” – دستانی که به طور خودکار به سمت بهشت حرکت می کردند ، من به تدریج در وسعت جهان ادغام شدم. این یک نماز ، خودجوش و بدون کاف است.
نماز مقدمه ای برای غوطه وری در خود است. عرفای پارسی اغلب می گویند ، “Izz’man dua-o-bekhudi nee aqzan bahboodi” – نیازی به جستجوی موجودیت من نیست ، این بین نمازها و حالت های غوطه وری در نوسان است.
دعا ساده ترین و همچنین ساده ترین شکل مراقبه است و مانند دومی نیز بالاتر از خدا و دین است. یک دعای خاموش به مراتب بزرگتر و قدرتمندتر از آن است که همه ی اعتقادات و بی ایمان ها جمع شود.
سلب مسئولیت
نظرات بیان شده در بالا از نظر نویسنده است.
پایان مقاله
Leave a reply